- May
- 342
- 312
- مدالها
- 2
پارت_19
کنار ایلیا بودم. از دیشب انگار رفتار خاصی بهم داشت. دوستاش که با دوستام اوکی شدن حتما خودشم میخاد مثلا مخ منو بزنه. پوزخندی زدم که تا اعماق وجودم آتیش زد.
سرم داشت میترکید. سرمو گذاشتم روی میز و یاد دیشب افتادم. چقدر در برابرش ضعیف بودم خاک تو سرم. من کسیام که تو سن رل زدن رل نزدم که غرورم حفظ بشه اماحالا... بغضم گرفت. که صدای چندش یکی پسرا بلند شد:
- رادمهر میخاستی بخابی خونتون میخابیدی خب اینجا پشتی نیست اذیت میشی.
مثل آدمای مسـ*ـت خندید که اکیپش هم زدن زیر خنده. حرصی بلند شدم و با اون چشمام که هرلحظه امکان داشت مقاومتش بشکنه داد زدم تو صورتش:
- آخه تو گو*ه خوردی که دهن نجستو باز میکنی اسم منو میاری من خودم میدونم کجا باید چکار کنم تو سرتو بکن تو باس*ن خودت.
تا اینو گفتم همه شروع کردن به خندیدن که ادامه دادم:
- وگرنه خوب تا نمیکنم باهات.
وسایلش پرت کردم طرف سطل زباله کلاس که صدای بدی داد و بعد کیفمو برداشتم نگاهی به سینا که اخماش توهم بود کردمو و رفتم از کلاس بیرون.
بشدت آمپر چسبونده بودم. عه عه نگاه کنا.
داشتم میرفتم که یکی از پشت گرفتم که به پشت چرخیدم و ایلیا دیدم که خنده مکش مرگی زد و گفت:
- کجا با این عجله خانم عصبی؟
بی حوصله نگاهی توی صورتش چرخوندم و گفتم:
- همتون مثل همید، از یه جنسید.
دستم پس کشیدم و رفتم سمت جایی که ماشینم بود سوار شدم.
برای اینکه حالم عوض شه تصمیم گرفتم برم جای همیشگی یعنی بام.
صدای ضبط تا ته زیاد کردم و شیشه هارو دادم پایین و با آهنگ آروم همخوانی کردم:
پشت تو درمیارم هرجا که حرفت باشه
میزنم قیدشو هرکی باهات بد باشه
ینی به ما نمیرسه که یه شب پیش دل ما باشی
کاش تورو زودتر میدیدم خوشگل مو مشکی
ما بهم خیلی میایم همینه که تو چشمیم
کاش تورو زودتر میدیدم خوشگل مو مشکی
ما بهم خیلی میایم همینه که تو چشمیم
♫︎سهراب پاکزاد_مومشکی♫︎
به بام رسیدم و ماشین یه گوشه پارک کردم و به سمت نیمکتی که اونجا بود رفتم و نشستم.
تهرانو دوست داشتم الان همه چی زیر پام بود.
لبخندی رو لبم نشست. دلم واسه مامانمینا تنگ شده بود.
کنار ایلیا بودم. از دیشب انگار رفتار خاصی بهم داشت. دوستاش که با دوستام اوکی شدن حتما خودشم میخاد مثلا مخ منو بزنه. پوزخندی زدم که تا اعماق وجودم آتیش زد.
سرم داشت میترکید. سرمو گذاشتم روی میز و یاد دیشب افتادم. چقدر در برابرش ضعیف بودم خاک تو سرم. من کسیام که تو سن رل زدن رل نزدم که غرورم حفظ بشه اماحالا... بغضم گرفت. که صدای چندش یکی پسرا بلند شد:
- رادمهر میخاستی بخابی خونتون میخابیدی خب اینجا پشتی نیست اذیت میشی.
مثل آدمای مسـ*ـت خندید که اکیپش هم زدن زیر خنده. حرصی بلند شدم و با اون چشمام که هرلحظه امکان داشت مقاومتش بشکنه داد زدم تو صورتش:
- آخه تو گو*ه خوردی که دهن نجستو باز میکنی اسم منو میاری من خودم میدونم کجا باید چکار کنم تو سرتو بکن تو باس*ن خودت.
تا اینو گفتم همه شروع کردن به خندیدن که ادامه دادم:
- وگرنه خوب تا نمیکنم باهات.
وسایلش پرت کردم طرف سطل زباله کلاس که صدای بدی داد و بعد کیفمو برداشتم نگاهی به سینا که اخماش توهم بود کردمو و رفتم از کلاس بیرون.
بشدت آمپر چسبونده بودم. عه عه نگاه کنا.
داشتم میرفتم که یکی از پشت گرفتم که به پشت چرخیدم و ایلیا دیدم که خنده مکش مرگی زد و گفت:
- کجا با این عجله خانم عصبی؟
بی حوصله نگاهی توی صورتش چرخوندم و گفتم:
- همتون مثل همید، از یه جنسید.
دستم پس کشیدم و رفتم سمت جایی که ماشینم بود سوار شدم.
برای اینکه حالم عوض شه تصمیم گرفتم برم جای همیشگی یعنی بام.
صدای ضبط تا ته زیاد کردم و شیشه هارو دادم پایین و با آهنگ آروم همخوانی کردم:
پشت تو درمیارم هرجا که حرفت باشه
میزنم قیدشو هرکی باهات بد باشه
ینی به ما نمیرسه که یه شب پیش دل ما باشی
کاش تورو زودتر میدیدم خوشگل مو مشکی
ما بهم خیلی میایم همینه که تو چشمیم
کاش تورو زودتر میدیدم خوشگل مو مشکی
ما بهم خیلی میایم همینه که تو چشمیم
♫︎سهراب پاکزاد_مومشکی♫︎
به بام رسیدم و ماشین یه گوشه پارک کردم و به سمت نیمکتی که اونجا بود رفتم و نشستم.
تهرانو دوست داشتم الان همه چی زیر پام بود.
لبخندی رو لبم نشست. دلم واسه مامانمینا تنگ شده بود.