ضرب‌المثل ضرب‌المثل‌های عربی

[Negin jamali]

القرد في عين أمه غزال.

ترجمه: میمون در چشم مادرش چون آهو (زیبا) است. (نظیر: سوسک به بچه اش می‌گوید قربان دست و پای بلوریت.)

 

[Negin jamali]

أسد علی وفی الحروب نعامه.

برای من شیر است و در جنگ شتر مرغ.

 

[Negin jamali]

قليل البخت يلاقي العظم في الكرشة.

بداقبال در خوراک سیرابی استخوان می یابد.

 

[Negin jamali]

لا فی العیر ولا فی النقیر.

در نجاری به چهارچوب چفت نیست. (نظیر: کوزه گر از کوزه شکسته آب می خورد.)

 

[Negin jamali]

متی یبلغ البنیان یوما تمامه. إذا کنت تبنیه وغیرک یهدم.

کی بنیاد این دنیا روزی تمام می شود ، هنگامی که تو آن را بنا می کنی و دیگری ویران می‌کند.

 

[Negin jamali]

على قد لحافك مد رجليك.

پایت را به اندازه پتویت دراز کن. (نظیر: پایت را به قدر گلیمت دراز کن.)

 

[Negin jamali]

من أنذر

کسی که از پیش بیم داده، معذور است. (نظیر: من آنچه شرط بلاغت است با تو می گویم/ تو خواه از سخنم پند گیر خواه ملال.)

 

[Negin jamali]

اللي يتلسع من الشوربة ينفخ في الزبادي.

کسی که زبانش از آش داغ سوخته، ماست را فوت می کند. (نظیر: مار گزیده از ریسمان سیاه و سفید می ترسد.)

 

[Negin jamali]

انما المرء مخبوء تحت لسانه.

شخصیت انسان در زیر زبانش پنهان است. (نظیر: تا مرد سخن نگفته باشد، عیب وهنرش نهفته باشد)

 

[Negin jamali]

الجيات أحسن من الرايحات.

آن چه در پی است، بهتر از آن چه گذشته است. (نظیر: گذشته ها گذشته است.)