- Jul
- 5,152
- 8,036
- مدالها
- 3

عنوان: لعبت مفتون
نویسنده: فاطمه سیاسر
ژانر: تراژدی، عاشقانه، فانتزی، ترسناک
ویراستار: @F.S.Ka
کپیست: @Nella
عضو گپ نظارت (8)S.O.W
خلاصه: نگاهها به لعبتی است که در سیاهی مطلق میرقصد و عاشقی میکند. دستانش را میچرخاند و به حال معشوقهاش میگریستد.
چشمانش را به خون آغشته میکند و لبش را به زهر!
اشکهای لعبت مانند تیزی روی قلبش خراش میاندازد؛ خراشی عمیق و بزرگ!
خراشی که روی قلب گلی ایجاد شد؛ حالا آن را در سیاهی گرفتار کردهاست.
سیاهی مانند شیری جانش را به دندان
میگیرد و او را پیشغذایش میکند.
مقدمه:
گاهی اوقات، تاریکی تمام وجودت را در بر میگیرد؛ غافل از آنکه دیگر فرصتی وجود ندارد تا باخبر شوی!
قلبت پُر میشود از افسون سیاهی و تا به خود میآیی میبینی که دیگر نه قلبی وجود دارد نه روحی که بخواهد عاشقی کند و همهی اینها تقصیر زمانهای است که نه رام تو میشود و نه جان تو را در آغوش میگیرد... !
در آنجاست که دیگر نمیتوانی و قطرههای شور را بر روی صورتت حس میکنی.
آخرین ویرایش توسط مدیر: