جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.

مشاعره مشاعره با حرف " م "

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته مشاعره توسط mobina01 با نام مشاعره با حرف \" م \" ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 19,847 بازدید, 707 پاسخ و 14 بار واکنش داشته است
نام دسته مشاعره
نام موضوع مشاعره با حرف \" م \"
نویسنده موضوع mobina01
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط MAHVIN*

ill_mah

سطح
1
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Jul
1,014
8,152
مدال‌ها
3
من به یک کـوهِ پُر از درد شباهت دارم
از دلِ خسته ی خود قصدِ عیادت دارم

بر لبم مُهرِ سکوت است ولۍدر دلِ خود
من از این غصه و این درد روایت دارم

هر دَم از خانـهٔ من بـوی غـزل می آید
بس که ازماهِ رُخت شرح وحکایت دارم

مدتی هست کـه ما فاصله داریم ز هم
من ازین فاصله هاسخت شکایت دارم

بینِ مـا پُـر شده از قصه ی تکراریِ غم
من بـه یک بوسه و لبخند قناعت دارم

بعـدِ یک عمـر پـریشـانیِ دل فهمیدم
من بـه چشمـانِ سیـاهِ تو ارادت دارم

سوختم از غمِ بۍمهری ات اما چه کنم
من به مهمانیِ چشمانِ تو عادت دارم)
 

ill_mah

سطح
1
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Jul
1,014
8,152
مدال‌ها
3
من در دستهای تو
زندگی میکنم
وقتی دکمه پیراهنت را می بندی؛
در قلب تو میزنم
وقتی دست در جیب سمت چپ پیراهنت می بری
و بعد خانه میکنم
در چهاردیواری امن خیال شانه ات...
من
در چشمهای تو نشسته ام
وقتی به لانه خالی پرنده ها
زل میزنی...
در پاهای تو ،
قدم میزند تپش هایم
وقتی که
کوچه میزند زیر باران...
اینحا ،
کنار خودم
چقدر خالی ست جای من!
 

ill_mah

سطح
1
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Jul
1,014
8,152
مدال‌ها
3
میروی اما غمت انگار میخواهد بماند
خاطرت با بالش نمدار میخواهد بماند

در گلوی خسته ام کِز کرده دلتنگی ندیدی
بغض مانند طناب دار میخواهد بماند

دردها را خط کشیدم از دلِ هر صفحه اما
شعر تنهاییِ لاکردار میخواهد بماند

کُفری ام از حکمت و تقدیر و اصلا هرچه باشد
روزگارم بی تو حسرت بار میخواهد بماند

سقف دل می ریخت هرشب با غم دیوانگی ها
حیف دل در زیراین آوار میخواهد بماند

سیب ممنوعی برایم ، از بهشتت میروم من
قصه ی آدم که با تکرار میخواهد بماند!
 

ill_mah

سطح
1
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Jul
1,014
8,152
مدال‌ها
3
من آن درسم که روزِ امتحانش را نمی دانی
همان آهنگِ زیبا که زبانش را نمی دانی

مرا حل کرده ای،پاسخ بدست آورده ای اما
از این ارقامِ طولانی،یکانش را نمی دانی

نمازی بود در شهری میان راه دلبستن
وضو داری ولی وقتِ اذانش را نمی دانی

به خاطر داشتی من را شبیهِ شعری از حافظ
که ترکیبِ درستِ واژگانش را نمیدانی...
 
بالا پایین