جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.

مشاعره یک دوبیتی بگو

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته مشاعره توسط HESAM_81 با نام یک دوبیتی بگو ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 15,678 بازدید, 868 پاسخ و 11 بار واکنش داشته است
نام دسته مشاعره
نام موضوع یک دوبیتی بگو
نویسنده موضوع HESAM_81
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط amir mohamad
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Aug
1,079
430
مدال‌ها
4
من باکمر تو در میان کردم دست
پنداشتمش که در میان چیزی هست
پیداست از آن میان چو بربست کمر
تا من ز کمر چه طرف خواهم بربست
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Aug
1,079
430
مدال‌ها
4
در دست منت همیشه دامن بادا
و آنجا که ترا پای سر من بادا
برگم نبود که ک.س ترا دارد دوست
ای دوست همه جهانت دشمن بادا
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Aug
1,079
430
مدال‌ها
4
نپرسی حال یار دلفکارت
که هجران چون کند با روزگارت
ته که روز و شوان در یاد مویی
هزارت عاشق با مو چه کارت
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Aug
1,079
430
مدال‌ها
4
بُوَد که بار دگر بشنوم صدای تو را ؟
ببینم آن رخ زیبای دلگشای تو را ؟
بگیرم آن سر زلف و به روی دیده نهم
ببوسم آن سر و چشمان دل ربای تو را...
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Aug
1,079
430
مدال‌ها
4
آن ک.س که ترا نقش کند او تنها
تنها نگذاردت میان سودا
در خانه تصویر تو یعنی دل تو
بر رویاند دو صد حریف زیبا
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Aug
1,079
430
مدال‌ها
4
نی قصهٔ آن شمع چگل بتوان گفت
نی حال دل سوخته دل بتوان گفت
غم در دل تنگ من از آن است که نیست
یک دوست که با او غم دل بتوان گفت
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Aug
1,079
430
مدال‌ها
4

باز گو،ای به کنار دگری خفته ی من
چه کند با غم تو این دل آشفته ی من؟
وه که امروز پراکنده تر از بوی گل است
خاطر جمع تر از غنچه ی نشکفته ی من
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Aug
1,079
430
مدال‌ها
4
آفتاب نگه گرم ترامی جوید
این دل سردتر ازبرف فروخفته ی من
یاد از آن روزکه انگشت تو اشکم بسترد
خاتم دست تو شد گوهر ناسفته ی من
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Aug
1,079
430
مدال‌ها
4
شاهد آتش عشق تو که گرم است هنوز
شعله هایی است که سر میکشد از گفته ی من
چه کنم؟دل به که بندم؟به کجاروی کنم؟
بازگو،ای به کنار دگری خفته ی من.
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Aug
1,079
430
مدال‌ها
4

باز لب هایِ عطش ڪرده یِ من
لبِ سوزان تو را می جوید
می‌تپد قلبم و با هر تپشی
قصه یِ عشق تو را می‌گوید

#فروغ_فرخزاد
 
بالا پایین