- Mar
- 186
- 43
- مدالها
- 1
مرجان با چشمای گرد گفت:_دقیقاااا؛ ولی خواهشا عقده ای داری بریز بیرون ولی مثل این فیسوهای تیتیش مامانی نباششش!~
_وااا من کی فیس فیسو شدم عه واا!*
___
بالاخره فردا شد و الان توی تحقیقات ماجراجویی موکل جدیدمم!
اول رفتم دانشگاه فرجام..
چون از اونجا شروع شده بود..
با هزار زور بدبختی دوربین های ۷ماه پیشو پیدا کردند و گفتند حذف شدهه...
اه بدبختی از این بدتر؟!
اوکییی!فهمیدم..
_وااا من کی فیس فیسو شدم عه واا!*
___
بالاخره فردا شد و الان توی تحقیقات ماجراجویی موکل جدیدمم!
اول رفتم دانشگاه فرجام..
چون از اونجا شروع شده بود..
با هزار زور بدبختی دوربین های ۷ماه پیشو پیدا کردند و گفتند حذف شدهه...
اه بدبختی از این بدتر؟!
اوکییی!فهمیدم..