- Apr
- 2,811
- 23,766
- مدالها
- 8
هم من و هم پریا چند روز تو بیمارستان بستری بودیم. بعد از اینکه مرخص شدم. هرچی دنبال ساره، ستاره، کامران، زیبا و متین گشتم، پیداشون نکردم. بعضی وقتها به پریا پیام میدادم، فهمیدم اون هم خبری ازشون نداره و پیداشون نکرده. حتی خونه ساره و ستاره هم رفتم اما انگار دیگه اونجا زندگی نمیکردن. بهشون تلفن هم کردم ولی جواب نمیدادن. همون سال به اسرار مادم، با اینکه هیچ علاقهای نداشتم، تو کنکور شرکت کردم. رتبه بدی آوردم و پزشکی هم قبول نشدم. از مادرم شنیدم پریا هم پزشکی قبول نشده. دیگه نمیخواستم درس بخونم. پس برای کنکور سال دیگه هم برنامهریزی نکردم. یه رشتهی ساده رو انتخاب کردم تا فقط مدرک بگیرم. فهمیدم پریا هم همین کارو کرده. دوتامون به هدفمون یعنی پزشک شدن نرسیدیم و فراموشش کردیم. از همون سال به بعد من و پریا هی از هم دورتر شدیم. نمیتونستیم گذشته رو فراموش کنیم، گذشته شده بود یه سوال بزرگ تو ذهنهامون. اما انگار قرار نبود هیچوقت بفهمیم که چه اتفاقی افتاده.
***
دست خودم نبود، اشکهام روی نیمکت میریختن. خوشبختانه کسی اونجا نبود که ببینه فقط من بودم و کلاغهای روی درخت. یهو به خودم اومدم، سرم رو بلند کردم و دیدم پریا با یه پالتوی مشکی از خیابون رد شد و اومد سمت راستم روی نیمکت نشست.
- بیا تو هوا سرد شده.
بدون اینکه بهش نگاه کنم گفتم:
- همینجا راحتم. کنی مکث کرد و بعد گفت:
- بیا حرف بزنیم، من واقعاً نمیدونم چرا ناراحتی!
سرم رو به سمت چپ چرخوندم:
- مگه گذشته رو فراموش کردی؟ سریع جواب داد:
- مگه چی کار کردم؟
نفس عمیقی کشیدم و گفتم:
- ببین من نمیدونم خواب دیدم یا واقعیت یا حتی رویا! اما بعدش اونها واقعاً دیگه اونجا نبودن.
***
دست خودم نبود، اشکهام روی نیمکت میریختن. خوشبختانه کسی اونجا نبود که ببینه فقط من بودم و کلاغهای روی درخت. یهو به خودم اومدم، سرم رو بلند کردم و دیدم پریا با یه پالتوی مشکی از خیابون رد شد و اومد سمت راستم روی نیمکت نشست.
- بیا تو هوا سرد شده.
بدون اینکه بهش نگاه کنم گفتم:
- همینجا راحتم. کنی مکث کرد و بعد گفت:
- بیا حرف بزنیم، من واقعاً نمیدونم چرا ناراحتی!
سرم رو به سمت چپ چرخوندم:
- مگه گذشته رو فراموش کردی؟ سریع جواب داد:
- مگه چی کار کردم؟
نفس عمیقی کشیدم و گفتم:
- ببین من نمیدونم خواب دیدم یا واقعیت یا حتی رویا! اما بعدش اونها واقعاً دیگه اونجا نبودن.
آخرین ویرایش توسط مدیر: