ragazza della notte
سطح
2
مدیر موسیقی
پرسنل مدیریت
مدیر تالار موسیقی
مترجم انجمن
کاربر ممتاز
کاربر رمانبوک
- Jan
- 2,953
- 7,604
- مدالها
- 3
***
به او لبخند زد. به من اخم کرد. با او مهربان بود. با من نامهربان. برای دیگران دایهی مهربانتر از مادر بود و برای من همان مادر هم نبود.
با او بازی کرد. بر سرِ من مسئولیت ریخت. به او تدریس کرد. با من جدل. به او جایزه داد. من را تنبیه کرد. برای همه پدر و عمویی مهربان بود و برای من صاحبِ فامیلیام.
به او لبخند زد. به من اخم کرد. با او مهربان بود. با من نامهربان. برای دیگران دایهی مهربانتر از مادر بود و برای من همان مادر هم نبود.
با او بازی کرد. بر سرِ من مسئولیت ریخت. به او تدریس کرد. با من جدل. به او جایزه داد. من را تنبیه کرد. برای همه پدر و عمویی مهربان بود و برای من صاحبِ فامیلیام.
آخرین ویرایش: