مشاعره مشاعره با حرف " خ "

[پایان]

خبرم رسید امشب که نگار خواهی آمد
سر من فدای راهی که سوار خواهی آمد

 

[amir mohamad]

خوش است از همه با هر زبان روایت عشق
ولی روایت آن چشم مهربان خوش تر

ز عشق های جوانی ، عزیزتر دارم
تو را که گرمی خورشید در خزان خوش تر

 

[پایان]

خوش زی که آن دوران جان فرسا سرآمد
مهر ظفر از مطلع ایران برامد

 

[amir mohamad]

خلوتی خواهم و در بسته و یک محرم راز
که گشایم سر راز و گله ای چند کنم

 

[پایان]

خیز و در کاسه زر آب طربناک انداز
پیشتر زانکه شود کاسه سر خاک انداز

 

[amir mohamad]

خرم آنکس که غم عشق تو در دل دارد
وز همه ملک جهان مهر تو حاصل دارد

جور و بیداد و جفا کردن و عاشق کشتن
زیبد آنرا که چنین شکل و شمایل دارد

 

[Serenya]

خدا کند که کسی حالتش چو ما نشود
ز دام خال سیاهش کســـی رهــا نشود

خدا کند که نیفتد کسی ز چشم نگار
به نزد یار چو ما پست و بی بها نشود

جواب ناله ی ما را نمی دهد "دلبــــر"
خدا کند که کسی تحبس الدعا نشود

به خانه دل ما پا نمي نهد دلبر
خدا كند كه دل خانه جفا نشود

شنیده ام که از این عبد، یار خسته شده
خدا کند که به اخــــراج ما رضـا نشود...

مریض عشقم و من را طبیب لازم نیست
خــدا کنـد کـه مریضـی مـن دوا نشــود...

ز روزگار غریبم گشته است معلوم
شفای ما به قیامت بجز رضا نشود

كبوتر دل ما جلـــد بام خانه تـوست
خدا كند كه دلي خانه جفا نشود ...

 

[amir mohamad]

خنده ات یک شهر را ویران عالم میکند
خنده کن اخر غم و اندوه میخواهم چکار

یک نفر هستی و کل عالمی در پیش من
با تو من جمعیت اندوه میخواهم چکار

 

[Tara Motlagh]

خویش را در جاده‌ای بی‌انتها گم کرده‌ام
بعد تو صدبار راه خانه را گم کرده‌ام

من غریب‌افتاده‌ای بی تکیه‌گاهم؛ سال‌هاست
کوهِ خود را بین پژواک صدا گم کرده‌ام

 

[پایان]

خرم آن لحظه که مشتاق به یاری برسد

آرزومند نگاری به نگاری برسد