- Mar
- 186
- 43
- مدالها
- 1
باز راه اشپزخونه رو پیش گرفتم.
گفت:
-دنبال چی میگردی؟
:-,یه مسکن نیاز دارم الان فقط که راحت خواب خواب برم.
موهاشو داد پشت گوشش و گفت:
-چقد بهت میگم انقدر قرص نخور رو معدت اثر میذاره وقتی ۹۰سالت شد اونوقت میگی:,چرا حرف دوست عزیز تر از جانم رو گوش نکردم!
:مری میدونسی اعتماد به سقفتو، اگر شاش خر داشت الان ویسکی بود؟!
جیغی زد و گفت:
-حالا شدم شاش خر؟؟دستت درد نکنه فران خانم من حساب شما میرسم خانم وکیل زورزورو
به غرغراش حندیدم و گفتم: اوه پیدا شد بالاخره.
مری هم پشت چشمی نازک کرد و رفت سرجاش نشست.
بعد از خوردن مسکن حس کردم دارم بیهوش میشم ،پس سریع رفتم اتاقم و خودمو انداختم رو تخت ؛و به سه نشده خوابم برد..
گفت:
-دنبال چی میگردی؟
:-,یه مسکن نیاز دارم الان فقط که راحت خواب خواب برم.
موهاشو داد پشت گوشش و گفت:
-چقد بهت میگم انقدر قرص نخور رو معدت اثر میذاره وقتی ۹۰سالت شد اونوقت میگی:,چرا حرف دوست عزیز تر از جانم رو گوش نکردم!
:مری میدونسی اعتماد به سقفتو، اگر شاش خر داشت الان ویسکی بود؟!
جیغی زد و گفت:
-حالا شدم شاش خر؟؟دستت درد نکنه فران خانم من حساب شما میرسم خانم وکیل زورزورو
به غرغراش حندیدم و گفتم: اوه پیدا شد بالاخره.
مری هم پشت چشمی نازک کرد و رفت سرجاش نشست.
بعد از خوردن مسکن حس کردم دارم بیهوش میشم ،پس سریع رفتم اتاقم و خودمو انداختم رو تخت ؛و به سه نشده خوابم برد..
آخرین ویرایش: