- Jan
- 1,505
- 6,066
- مدالها
- 3
آتش خشم، كينه، انتقام، نفرت در وجودم شعله كشيد اشكهام سرازير شدن قلبم به شدت درد گرفت حتی نمیتونستم درست نفس بكشم. لعنت بهت شاهين لعنت بهت كه اينقدر بیرحمی، صفت حيوون هم كمه براش مادر و پدرم رو شكنجه میدادن اون هم به چه وضعی! دستم رو روي دهنم گذاشتم باورم نمیشد مادرمو ع*ر*ی*ا*ن كرده بودن جلوی اون همه مرد و با مشت و لگد به جون تن نحيفش افتاده بودن اونقدر بد زدن كه خونريزی كرد و مرد بابام زجه میزد و شاهين رو لعن و نفرين میكرد بعدش دارا رو آوردن و همه رو بيرون كردن فقط شاهين و دارا و بابام موندن دستم رو روی قلبم گذاشتم شدت دردش صد برابر شد دارای كوچولوی من رو مثل مامان ع*ر*ی*ا*ن كرد و جلوی چشمهای بابا بهش دست درازی كرد وای بر من اين بدترين شكنجه برای بابای باغيرتم بود لعنت بهت شاهين يهو بابام با همون دست و پاهای بسته سر خورد و افتاد زمين سريع به سمتش دويدن و گفتن بر اثر شوک و فشار زياد سكته كرده و مرده اما باز هم شاهين راحتشون نذاشت با ديدن كار بعدی كه كرد جيغ زدم و از روی كاناپه سر خوردم و افتادم زمين خدای من تحملش سخت بود بهخدا سخت بود جسد مادر و پدرم رو تكهتكه كرد و آخرش تو ماشين گذاشت و سوزوند به سر و صورتم میکوبيدم جيغ میزدم و گريه میكردم خدای من دارم ديونه میشم چهطور تونست اين كار رو با خانوادهام بكنه اين چهجور حيوونيه؟! نفس كم آوردم قلبم ديوونم كرده تحمل فضای خونه برام سخت بود بهخاطر همين از خونه بيرون زدم با يه تيشرت تو اين هوای سرد زير بارون راه میرفتم و هقهق میكردم چهطور نمیميرم؟ چهطور با ديدن اين صحنهها قلبم نمیايسته و دق نمیكنم؟! نيمهی راه ديگه پاهام ياری نكرد و زمين افتادم با اشک و دلی شكسته رو به آسمون كردم.
و از ته دل داد زدم:
- خدا خستم شده تو خدایی طاقت و صبر رو میشناسی اين خيلی برام دردناک بود كم آوردم تحملش رو ندارم، التماست میكنم جونم رو بگير ديگه نمیكشم هر روز يه شوک بزرگی بهم وارد میشه من يه دخترم مگه تحملم چهقدره مگه من چهقدر دووم دارم؟ يه روزی میشم تموم بذار روز تموميم امروز باشه ديگه چهطور چشم تو چشم شاهين بذارم و دم نزنم؟ خدايا اين همه مصيبت بس نبود؟ لعنت به روزی كه من توش به دنيا اومدم كاش میمردم و اينقدر زجر نمیكشيدم.
گوشيم رو در آوردم و آهنگی كه وصف حالم بود رو پلی كردم و همراهش اشک ريختم.
گاهی هوا يه جوريه كه دوست داری بری و گم بشی تو خيابون
دلت میخواد ابری بشه آسمون و بباره خيس بشی زير بارون
وقتی هوا بارونيه دلت میخواد داد بزنی دلت میخواد پيشِ يكي دردت و فرياد بزنی
اونقدره گريه سر بدی تنهايی تو بارون كه هق هقت بپيچه تو خيابون
گاهی دلت میگيره از آدمها فقط میخواي حرف بزنی با خدا بگی دلت خيلی پره اين روزها دارن ديوونت میكنن بعضيها.
آهنگ هويار/وقتی هوا بارونيه/
و از ته دل داد زدم:
- خدا خستم شده تو خدایی طاقت و صبر رو میشناسی اين خيلی برام دردناک بود كم آوردم تحملش رو ندارم، التماست میكنم جونم رو بگير ديگه نمیكشم هر روز يه شوک بزرگی بهم وارد میشه من يه دخترم مگه تحملم چهقدره مگه من چهقدر دووم دارم؟ يه روزی میشم تموم بذار روز تموميم امروز باشه ديگه چهطور چشم تو چشم شاهين بذارم و دم نزنم؟ خدايا اين همه مصيبت بس نبود؟ لعنت به روزی كه من توش به دنيا اومدم كاش میمردم و اينقدر زجر نمیكشيدم.
گوشيم رو در آوردم و آهنگی كه وصف حالم بود رو پلی كردم و همراهش اشک ريختم.
گاهی هوا يه جوريه كه دوست داری بری و گم بشی تو خيابون
دلت میخواد ابری بشه آسمون و بباره خيس بشی زير بارون
وقتی هوا بارونيه دلت میخواد داد بزنی دلت میخواد پيشِ يكي دردت و فرياد بزنی
اونقدره گريه سر بدی تنهايی تو بارون كه هق هقت بپيچه تو خيابون
گاهی دلت میگيره از آدمها فقط میخواي حرف بزنی با خدا بگی دلت خيلی پره اين روزها دارن ديوونت میكنن بعضيها.
آهنگ هويار/وقتی هوا بارونيه/
آخرین ویرایش توسط مدیر: